تعاریف اولیه
ارزیابی شخصیت، اندازه گیری ویژگی های شخصی، ارزیابی نتایج و تحلیل نهایی نتایج است که برای پیشبرد نظریه، تحقیقات روانشناختی و افزایش احتمال تصمیمگیری عاقلانه در محیطهای کاربردی (مثلاً در انتخاب افراد مورد نظر از میان گروهی از متقاضیان شغل) و همچنین در شناخت خود کاربرد دارد.
رویکردی که متخصصان در ارزیابی شخصیت اتخاذ می کند بر این فرض استوار است که بسیاری از تغییرات قابل مشاهده در رفتار از یک فرد به فرد دیگر، ناشی از تفاوت ویژگی های شخصی است. متخصصان روانشناسی به دنبال تعریف این ویژگی ها، اندازه گیری عینی آنها و ارتباط آنها با جنبه های اجتماعی مهم رفتار هستند.
یکی از ویژگی های متمایز رویکرد علمی در ارزیابی شخصیت، تلاش برای توصیف ویژگی های انسان به صورت کمی است:
- چقدر از یک ویژگی در یک فرد ظاهر می شود؟
- چند صفت وجود دارد؟
- برایند این صفات با یکدیگر باعث ایجاد چه ویژگی هایی می شود؟
- در برخورد با سایر افراد با ویژگی های منحر به فرد خود در خانواده، جامعه و محیط کار این ویژگی ها چگونه خود را نمایش می دهند؟
ارزیابی کمی شخصیت به ویژه در گروه مفید است:
- آیا گروههایی از افراد با پیشینههای فرهنگی و اقتصادی متفاوت در پرتو ویژگیهای شخصیتی خاص، با هم تفاوت دارند؟
- تفاوت های گروه چقدر زیاد است؟
- کدام فرد از بین گروه برای پذیرش نقشی خاص می تواند کاندید بهتری باشد.
تاریخچه ارزیابی شخصیت
در حدود سال 460 قبل از میلاد، بقراط پیشنهاد کرد که انسان ها دارای شخصیتی هستند. او شخصیت را مبتنی بر چهار طبع دموی، بلغمی، سودایی و صفراوی دانست. این شخصیت شناسی هنوز هم در کشور ما توسط قدیمی ها و رشته طب سنتی کاربرد دارد. سنجش این طبع به مهارت، و تجربه طبیب بستگی دارد.
در سال 1879، ویلهم وونت، اولین فردی بود که تمایز روشنی بین بدن انسان و نظریه شخصیت انسانی قائل شد. او اولین آزمایشگاه روانشناسی را در دانشگاه شهر لایپزیک آلمان تاسیس کرد. هرچند نتایج کار او امروزه فقط جز تاریخچه روانشناسی است و کاربردی ندارد با این حال پایه گذاری بررسی علمی روان را مدیون کارهای او هستیم.
ظهور رویکرد روان پویشی در اواخر دهه 1800 منجر به تغییر شدیدی در نحوه نگرش و درک ما از شخصیت در موقعیتهای اجتماعی با گروهی از افراد شد.
بنیانگذار رویکرد روان پویایی، زیگموند فروید، پیشنهاد کرد که شخصیت ما بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در ابتدا پیشنهاد شده بود و رفتار و شخصیت ما توسط انگیزهها و نیازهای ذاتی ما هدایت میشود.
فروید
کارل یونگ، پیشنهاد کرد که تنها چهار اولویت شخصیتی انسان وجود دارد: حس، شهود، تفکر و احساس، و اینکه اینها بر شخصیت ما تأثیر میگذارند. دهه 1900 منجر به افزایش علاقه به تست شخصیت، ارزیابی و تایپ، به ویژه در محل کار شد. در نتیجه، به دست آوردن درک بیشتر از شخصیت به افراد کمک کرد تا هوش عاطفی خود را بسازند، شغلی را پیدا کنند که به بهترین وجه مناسب آنها باشد، بهره وری را بهبود بخشد، روابط را تقویت کند و غیره.
برگه اطلاعات شخصی Woolworth اولین تست شخصیت مدرن بود که اختراع شد. ارتش ایالات متحده آمریکا از آن برای تشخیص اینکه کدام یک از نیروهای استخدام شده مستعد شوک گلوله هستند استفاده شد.
از سال 1900 تست های شخصیت، ارزیابی های شخصیتی و نظریه های شخصیت انسان به شدت افزایش یافته است. مردم در حال حاضر با آزمون های شخصیتی مانند تست شخصیت مایرز-بریگز، 16 شخصیت، پنج بزرگ و تست های مختلف هوش بسیار آشنا هستند.