آزمون طرحواره های ناسازگار | رایگان

آزمون طرحواره های ناسازگار یا تله‌ های زندگی، توسط جفری یانگ، مبدع طرحواره درمانی، تدوین شده است. طرحواره‌ها الگوها و ساختارهای ذهنی هستند که نحوه تفسیر و واکنش به محرک‌های محیطی را در افراد تعیین می‌کنند. این الگوها می‌توانند مثبت یا منفی باشند و بسیاری از زمینه‌های زندگی ما را احاطه کرده‌اند. در آزمون طرحواره های ناسازگار، منظور از طرحواره، الگوهای منفی است که به عنوان طرحواره‌های ناسازگار یا تله‌های زندگی شهرت دارند. این آزمون بسیار قدرتمند است و پشتوانه نظری عالی دارد همچنین به صورت تخصصی برخی روانشناسان خود را طرحواره درمانگر معرفی می کنند که نشان از اعتبار این نظریه و آزمون طرحواره های ناسازگار جفری یانگ دارد. طرحواره ناسازگار آزمون طرحواره های ناسازگار آماده ای طرحواره زندگی ات را بررسی کنیم و به خودت کمک کنی؟ با دقت سوالات را بخوان و جواب بده. بعد از آن نتایج را با دقت بخوان و اگر مشکلی بود می توانی با یک روانشناس درباره آنها صحبت کنی. یا درباره طرحواره ناسازگاری که داری بیشتر تحقیق کنی. جهت مطالعه بیشتر :[1]، [2] ، [3]، [4]، [5]، [6] تعداد سوالات: 90 گویه مدت پاسخ گویی: 20-30 دقیقه لطفا هر جمله را با دقت بخوانید و ببینید تا چه حد توصیف درستی از شما ارائه می دهد و پاسخ خود را بر مبنای احساس خود انتخاب نمایید، نه بر اساس آنچه باید از نظر جامعه درست باشد.
 

بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1.اغلب کسی را نداشته ام که از من حمایت کند حرف هایش را با من بزند و عمیقاً نگران اتفاقاتی باشد که برای من می افتد. *
2.من به افراد نزدیک خیلی وابسته ام، چون می ترسم که مبادا مرا ترک کنند. *
3.احساس می کنم مردم از من سودجویی می کنند. *
4.وصله ناجور جمع هستم. *
5.افرادی که دوستشان دارم وقتی عیبهای مرا ببینند، نمی توانند دوستم داشته باشند. *
6.تقریباً هیچ کاری را نمی توانم به خوبی دیگران انجام دهم. *
7.احساس میکنم نمی توانم به تنهایی از پس کارهای زندگی روزمره ام بربیایم *
8.نمی توانم از شر این احساس رها شوم که مبادا اتفاق بدی بیفتد. *
9.قادر نیستم از والدینم جدا شوم، کاری که هم سن و سالهایم انجام می دهند. *
10.اعتقاد دارم که اگر بخواهم هر کاری انجام بدهم، برای خودم دردسر درست می کنم. *
11.در نهایت کار مراقبت از نزدیکانم روی دوش من است. *
12.از این که احساسهای مثبتم (مثل محبت، هم دردی ) را به دیگران ابراز کنم خیلی خجالت می کشم. *
13.باید در هر کاری که انجام می دهم، بهترین باشم.نمی توانم بپذیرم که نفر دوم باشم. *
14.وقتی از کسی چیزی می خواهم، خیلی بـرای مــن سخت است که «نه» بشنوم. *
15.حوصله انجام کارهای متداول زندگی یا کارهای ملال آور را ندارم. *
16.ثروت و معاشرت با افراد سرشناس باعث احساس ارزشمندی در من می شود. *
17.حتی زمانی که کارها خوب پیش می رود، احساس می کنم که این حس خوب، موقتی است. *
18.اگر اشتباه کنم باید تنبیه شوم. *
19.به طور کلی کسی نبوده که به من عاطفه، محبت وصداقت نشان بدهد. *
20.آن قدر به مردم نیازمندم که نگران از دست دادن آنها هستم. *
21.احساس می کنم در حضور دیگران باید از خودم محافظت کنم، چون در غیر این صورت عمداً بـه من آسیب می زنند. *
22.اساساً خیلی با دیگران فرق دارم. *
23.اگر کسی واقعاً مرا بشناسد، مایل نیست بـا مـن رابطه ای صمیمی برقرار کند. *
24.هر زمان پیشرفتی در کارم به وجود می آید، احساس بی کفایتی می کنم. *
25.فکر می کنم در انجام کارهای روزمره، آدم وابسته ای هستم. *
26.احساس می کنم هر لحظه ممکن است یک فاجعه طبیعی، جنایی، حقوقی یا پزشکی برای من اتفاق بیفتد. *
27.من و والدینم تمایل داریم خود را بیش از حد در زندگی و مسایل دیگران درگیر کنیم. *
28.احساس می کنم چاره ای ندارم جز ایـن کـه بـه خواسته های دیگران تن بدهم، چون در غیراین صورت یا مرا ترک می کنند یا در صدد تلافی بر می آیند. *
29.آدم خوبی هستم چون بیش از آنکه به فکر خود باشم به فکر دیگرانم. *
30.از این که احساساتم را به دیگران ابراز کنم خیلی شرمسار می شوم. *
31.سعی می کنم نهایت تلاش خودم را بکنم، خوب بودن نسبی کار، هیچگاه مرا راضی نمی کند. *
32.آدم خاصی هستم و نمی توانم محدودیتهایی را که بر سر راه دیگران وجود دارد، بپذیرم. *
33.اگر به یکی از اهدافم نرسم زود مایوس می شوم و دست از تلاش برمی دارم. *
34.دستیابی به موفقیت برای من بی نهایت ارزشمند است، به شرط اینکه دیگران این موفقیت ها را ببینند. *
35.اگر اتفاقات خوبی در زندگی ام بیفتد، نگرانم که مبادا بدشانسی از راه برسد. *
36.اگر سنگ تمام نگذارم بدون شک شکست می خورم. *
37.در بیشتر اوقات زندگی، این احساس بـه مـن دست نداد که برای فرد دیگری، شخص ویژه وممتاز به شمار می روم. *
38.نگرانم افرادی که دوستشان دارم، فرد دیگری را پیدا کنند و او را به من ترجیح بدهند و مرا ترک کنند. *
39.دیگران دیر یا زود به من خیانت می کـنند. *
40.نمی توانم به کسی تعلق خاطر داشته باشم، انسان گوشه گیری هستم. *
41.لیاقت عشق، توجه و احترام دیگران را ندارم. *
42.بیشتر مردم در حوزه های کار، تحصیل یا پیشرفت از من تواناترند. *
43.عقل درست و حسابی ندارم. *
44.نگرانم که مبادا دیگران به من صدمه جسمی بزنند. *
45.اگر من و والدینم مسایل جزیی و خصوصی خود را از یکدیگر پنهان کنیم احساس گناه یا خیانت می کنیم. *
46.در روابطم به دیگران اجازه می دهم کـه بـر مــن مسلط شوند. *
47.ازبس که سرگرم انجام کارهای دیگران هستم، وقت کمی برای خودم می ماند. *
48.برای من خیلی سخت است که صمیمی و بی تکلف رفتار کنم. *
49.من باید به تمام مسؤولیت هایم عمل کنم. *
50.از این که مرا محدود کنند یا جلوی کارم را بگیرند، به شدت متنفرم. *
51.خیلی برای من سخت است که به خاطر دستیابی به هدف بلندمدت از رضایتمندی فوری بگذرم. *
52.اگر نتوانم توجه دیگران را جلب کنم، احساس می کنم آدم کم اهمیتی هستم. *
53.خیلی نمی توانم در کارها دقت کنم چون تقریباً همیشه کارها غلط از آب در می آید. *
54.اگر اشتباه کنم باید تنبیه شوم. *
55.در اغلب اوقات زندگی کسی را نداشته ام که واقعاً به حرف دل من گوش دهند، مرا بفهمند یا اینکه احساسها و نیازهای واقعی مرا درک کنند. *
56.وقتی احساس می کنم کسی که برایم مهم است از من دوری می کند، مأیوس می شوم. *
57.نسبت به انگیزه های دیگران، سوءظن شدید دارم. *
58.احساس می کنم با مردم بیگانه ام. *
59.احساس می کنم هیچکس مرا دوست ندارد. *
60.اکثر افراد در کار یا تحصیل از من با استعدادترند. *
61.اگر به قضاوتهای خودم در موقعیتهای روزمرهٔ زندگی اعتماد کنم تصمیم های اشتباهی می گیرم. *
62.نگرانم که کل سرمایه ام را از دست بدهم و فقیر و بی خانمان شوم. *
63.اغلب احساس می کنم انگار سایه سنگین والدینم دائم بر سر من است. به نحوی که نمی توانم یک زندگی جداگانه برای خودم داشته باشم. *
64.همیشه به دیگران اجازه می دهم که به جای من تصمیم بگیرند چون واقعاً نمیدانم چی می خواهم. *
65.همیشه به درد دل دیگران گوش داده ام. *
66.آن قدر خودم را کنترل می کنم که مردم فکر می کنند آدم بی احساسی هستم. *
67.احساس می کنم برای پیشرفت و دستیابی بـه خواسته هایم همواره تحت فشار هستم. *
68.احساس می کنم نباید از قوانین و قراردادهای بهنجاری که مردم تابع آنها هستند، اطاعت کنم. *
69.نمی توانم خودم را مجبور کنم که کارهای بدون لذت را انجام بدهم حتی اگر بدانم که این کارها، نتایج خوبی به دنبال دارد. *
70.در هر جمع یا اجتماعی به دنبال دریافت توجه و تحسین دیگران هستم. *
71.مهم نیست که چه قدر سخت کوش باشم، نگرانــم کــه تمام سرمایه مالی ام را بر باد فنا بدهم. *
72.دلیل اشتباه من مهم نیست، زمانی که مرتکب اشتباه می شوم باید جریمه شوم. *
73.وقتی نمی دانستم کاری را چگونه انجام بدهم، به ندرت شخصی پیدا می شود که مرا نصیحت یا راهنمایی کند. *
74.برخی اوقات آنقدر نگران آن هستم که دیگران مرا ترک کنند که آنها را از خودم دور می کنم. *
75.معمولاً به طور جدی به انگیزه های نهایی مردم فکر می کنم. *
76.همیشه احساس می کنم در جمع، جایی ندارم. *
77.در بسیاری از جنبه ها چنان شخصیت پر از عیب و ایرادی دارم که نمی توانم در کنار دیگران راحت باشم. *
78.در کار (یا تحصیل) مثل بقیه باهوش نیستم. *
79.نمی توانم به توانایی های خودم برای حل مشکلات روزمره اعتماد کنم. *
80.نگرانم به بیماری خطرناکی مبتلا شوم، حتی وقتی که پزشک هیچ گونه علامت خطری تشخیص نداده است. *
81.اغلب احساس می کنم هویت جداگانه ای از والدینم یا همسرم ندارم. *
82.خیلی برای من مشکل است که از دیگران تقاضا کنم حقوقم را رعایت و احساساتم را درک کنند. *
83.اطرافیان معتقدند که من برای رفع نیازهای دیگران زیاد تلاش می کنم ولی برای خودم کاری نمی کنم. *
84.از نظر دیگران، من آدم عصبی و ناراحتی هستم. *
85.وقتی کاری را اشتباه انجام می دهم، نمی توانم خودم را ببخشم یا دست به بهانه تراشی بزنم. *
86.احساس میکنم کارها و خواسته های من ارزشمندتر از کارها و خواسته های دیگران است. *
87.به ندرت توانسته ام به تصمیم ها و راه حل هایم پایبند باشم. *
88.برای این که احساس کنم آدم ارزشمندی هستم نیازمند تأیید تحسین و تجمید زیاد دیگران هستم. *
89.نگرانم که مبادا یک تصمیم اشتباه بـه فاجعه ای تمام عیار منجر شود. *
90.آدم بدی هستم که لایق تنبیه است. *

توجه: اعداد را با کیبورد انگلیسی وارد فرمایید.

جهت دریافت نتایج به صورت پست الکترونیکی